ناکامی طرحهای دولتی مسکن؛ از مسکن مهر تا نهضت ملی
دولت در سالهای اخیر با طرحهای گوناگون در حوزه مسکن تلاش کرده است تا وضعیت بازار را از وضعیت رکود خارج کند و خانوارها بتوانند با سرمایه اندک خود مسکن تهیه کنند
به گزارش قیمت ۳۶۰؛ طرحهای دولتی مسکن از ابتدای انقلاب تا کنون تاریخچهای پر فراز و نشیب دارند. مهمترین طرح دولتی تأمین مسکن، پس از انقلاب، مسکن مهر بوده که در دولت نهم بااعتبار ۵۵ هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی آغاز شد. این اعتبار طی سالهای بعد از آن تأثیرات اقتصادی داشته و باعث افزایش پول پرقدرت در نظام بانکی و در نتیجه تأثیر بر رشد تورم شد.
به نقل از تریبون اقتصاد، ایران پس از محمود احمدینژاد، چهار دولت و سه رئیسجمهور به چشم دیده است اما طرح مسکن مهر هنوز تکمیل نشده. طرح مسکن ملی و طرح نهضت ملی مسکن هم نتوانستند موفق شوند. به راستی چرا در ایران طرحهای دولتی مسکن شکست میخورند؟
تورم، عامل اصلی سرعت پایین در ساختوساز
برخی کارشناسان بر این باورند که تسهیلات اعطایی از سوی بانک مرکزی به بخش ساختوساز، به دلیل عدم تأثیر مستقیم بر نقدینگی جامعه، تورمزا نیست. دولت نهم و دهم وعده ساخت دو میلیون واحد مسکونی را دادند که در نهایت تنها ۸۰۰ هزار واحد ساخته شد و ساخت ۱.۲ میلیون واحد به دولتهای بعدی منتقل گردید. در دولتهای یازدهم و دوازدهم، تعدادی از این واحدها ساخته شد و کمتر از ۲۰۰ هزار واحد به دولت سیزدهم رسید. این دولت ۲۰۰ هزار واحد را افتتاح کرد و آمارها نشان میدهد که تا ۱۶۰ هزار واحد نیز در حال حاضر وجود دارد، اما بخشی از این واحدها مربوط به طرح ملی مسکن است.
از عوامل تأخیر در اجرای این پروژهها میتوان به تورم موجود و افزایش قیمت مصالح، بهویژه میلگرد و سیمان، اشاره کرد. این افزایش قیمتها باعث شده که پیمانکاران تمایلی به تکمیل پروژهها نداشته باشند. دولتها برای تأمین منابع لازم برای تکمیل پروژهها از منابع دیگر استفاده کردهاند. همچنین، بانکها به دلیل عدم جذابیت تسهیلات ساخت مسکن و طولانیبودن مدت بازپرداخت آن، تمایل کمتری به پرداخت این تسهیلات دارند که این عوامل موجب طولانیشدن فرایند ساخت مسکن شده است.
دولت چهاردهم اما تعهد جدیدی برای ساخت مسکن نداد. این دولت تنها متعهد شد که ثبتنامیهای دولت گذشته را به سرانجام برساند و تا زمانی که این افراد آوردههای خود را واریز نکردهاند و تسهیلاتشان را دریافت نکردهاند، به ساخت واحدهای جدید نپردازد.
مسکن؛ نیمی از اقتصاد کشور است
بیتالله ستاریان کارشناس اقتصاد مسکن به بررسی مشکلات مسکن در ایران و ناکامیهای طرحهای مختلف مسکن اجتماعی در سالهای اخیر میپردازد. او اشاره میکند که دولتهای مختلف از جمله دولت نهم و دهم، طرحهایی مانند مسکن مهر، مسکن ملی و مسکن اجتماعی را ارائه دادهاند، اما این طرحها به دلیل نقصها و عدم پیگیری، غالباً شکستخوردهاند.
ستاریان به فقر اطلاعات و دانش در زمینه مسکن اشاره کرده و میگوید: مسکن تنها یک مقوله فنی نیست، بلکه یک زنجیره بزرگ صنعتی است که شامل معادن، مصالح، نیروی کار و سایر صنایع وابسته میشود.
او تأکید کرد: بخش مسکن نیمی از اقتصاد کشور را در بر میگیرد و باید به آن توجه بیشتری شود.
وی همچنین به مسائل اجتماعی و بهداشتی مرتبط با مسکن اشاره کرده و میگوید که مسکن تأثیر زیادی بر بهداشت روانی خانوادهها و جامعه دارد. او انتقاد میکند که دولتها هیچ برنامهریزی جامع و علمی برای حل مشکلات مسکن ندارند و بیشتر به رفع مشکلات سطحی میپردازند.
کارشناس اقتصاد مسکن بر لزوم توجه بیشتر دولت به بخش مسکن و نیاز به اطلاعات و برنامهریزی دقیقتر تأکید میکند و میگوید که باوجود نیاز سالانه یک میلیون واحد مسکونی، برنامهریزی مناسبی در این زمینه وجود ندارد.
مسکن ۲۵ متری را توصیه نمی کنم
او در پاسخ به سؤالی مبنی بر تأثیر اجرای طرحهایی مانند مسکن 25 متری در تامین مسکن دولتی گفت: اگر در خود مقوله مسکن دقیق بشویم، مسائلی مانند کیفیت، فرایند ساخت، مقیاس، گونه ها و ... هم مورد توجه خواهد بود؛ لذا اگر چیزی مثل مسکن 25 متری تنها سیاست دولت باشد، یک فاجعه رقم خواهد خورد اما اگر قرار است درصدی از ساخت و سازها به این نوع مسکن اختصاص یابد، من آن را منع نمی کنم. در واقع باید گفت مسکن به معنای محل آرامش است که به مقیاس، طراحی و ... بستگی دارد چون بین دو پنجم تا سه پنجم اوقات افراد در مسکن گذرانده می شود اما متاسفانه می بینیم طی چند دهه اخیر مسکن از محل آرامش به کالای سرمایه ای تبدیل شده است.
افراد فاقد تخصص، مهمترین عامل ناکامی دولت
احمدرضا سرحدی، دیگر کارشناس بازار مسکن نیز درباره ناکامیهای طرحهای مسکنی دولت طی ۱۵ سال اخیر به تریبون اقتصاد گفت: طرحهای مختلفی مانند مسکن مهر، مسکن اجتماعی و مسکن ملی طی سالهای اخیر توسط دولت معرفی و اجرا شد که اکثر این طرحها یا ناقص اجرا شدهاند یا به شکست انجامید.
او عوامل مختلفی را برای این ناکامیها مطرح کرد و گفت: مسائل اقتصادی، مشکلات بانکی، و ضعف در برنامهریزی و مهندسی از مهمترین دلایل شکست دولت در اجرای طرحهای مسکن است.
او به این نکته اشاره میکند که مسئولین تصمیمگیرنده در این زمینه معمولاً فاقد تخصص لازم هستند و این عدم تخصص باعث میشود که برنامهها و طرحها بهدوراز منطق علمی و عملیاتی اجرا شوند.
سرحدی در ادامه میگوید: اگر کسی متخصص حوزه ساختوساز و اقتصاد و مسکن و از لجستیک و توانمندیهای کشور مطلع باشد، نمیتواند بهسادگی وعده ساخت مسکن در تعداد میلیونی در مدتزمان کوتاه بدهد.
این کارشناس مسکن همچنین به مشکلات مالی اشاره میکند و میگوید: دولت منابع مالی کافی برای اجرای این طرحها ندارد و این موضوع باعث میشود که طرحها بهدرستی اجرایی نشوند.
او به وضعیت معیشتی مردم نیز اشاره کرده و میگوید: علاوه بر مصائب و مشکلات دریافت وام مسکن، بسیاری از متقاضیان توانایی پرداخت اقساط وامهای مسکن را ندارند.