بیچاره بورس!
ثبتنام 130 هزار نفر برای ثبتنام خودروهای وارداتی و بلوکه شدن 65 همت این مسئله را به وجود میآورد چرا بورس گزینه اول انتخابی برای سرمایهگذاری نیست؟
ثبتنام خرید خودروهای وارداتی بار دیگر به همگان ثابت کرد که سیاستهای غلط تا چه اندازه میتواند به بازارهای مولد کشور ضربه بزند. ۶۵ همتی که در این ثبتنام برای خرید خودرو پارک شد، هم نشان داد که مردم تفاوت لندکروز و ۲۰۶ را به خوبی میفهمند و هم ثابت کرد سفتهبازی و دلالی بیش از سرمایهگذاری در تولید جذاب است.
بیشتر بخوانید: مالیات بر ارث سهامداران بورس چه تغییری کرد؟
حدود ۱۳۰ هزار نفر برای ثبتنام خرید خودروهای وارداتی اقدام کرده و متقاضیان موظف به بلوکه کردن ۵۰۰ میلیون تومان در حسابهای خود شدند. عددی که با «درآمد تسهیلات اعطایی» یک ساله بانکهای بزرگ کشور در رقابت بوده؛ به طوری که «درآمد تسهیلات اعطایی» یک ساله بانک صادرات ۶۸ همت و مجموع پول بلوکه شده متقاضیان، ۶۵ همت است.
بزرگی این عدد مادامی خودنمایی میکند که آن را با ارزش معاملات بازار سرمایه مقایسه کنیم؛ این مبلغ به میزان ارزش معاملات سهام و صندوقهای سهامی طی ۱ ماهه گذشته است.
این مقایسه به خوبی نشان میدهد که سیاستهای کلان جامعه تا چه اندازه بر هدایت نقدینگی موثر است؛ ۶۵ همتی که توانست در عرض کمتر از ۱ هفته برای خرید خودرو هدایت شود، اما به هیچ وجه حاضر برای ورود به بورس نبود؛ اتفاقی که میتوانست ارزش معاملات را دو برابر کند که به دنبال آن پویایی در بازار سرمایه نیز بیش از پیش احساس میشد.
چرا مسیر این پول به بورس ختم نشد؟
اولا باید یادآور شد که «پول هوشمند مسیر خود را پیدا میکند» پس قاعدتا این پول در بازاری که پر از قوانین ضد سهامداری است ورود نخواهد کرد. یکی از آن قوانینی که بازار سرمایه را از جذابیت خود خارج کرده، نرخ ارز مرکز مبادله است. عددی که در ابتدای سال ۴۰ هزار تومان بوده و رسیدن آن به ۴۸ هزار تومان در پایان تیر، ۱۲۴ همت از سود غصبشده صنایع بورسی را به آنها برخواهد گرداند و اگر به ۵۲ هزار تومان برسد، بازگشت سود صنایع به آنان، ۲۲۵ همت رشد خواهد یافت.
پر واضح است که پول هوشمند از دست درازی شخص دیگری (دولت) در جیب شرکتها فراری بوده و علیرغم رشد ۳ برابری بازار خودرو نسبت به بورس و مسکن، آن بازار را ترجیح میدهد.
از سوی دیگر پول هوشمند حتی بازار طلا با این همه رشد را به بورس ترجیح میدهد و همچنان انتظار رشد بیشتر این بازار نسبت به بورس تهران را دارد. چرایی آن را میتوان در حراجهای مرکز مبادله ارز و طلا کشور دنبال کرد؛ مرکزی که سکه را با دلار ۶۷ هزار تومان و ربع سکه را با دلار ۹۵ هزار تومان به فروش میرساند؛ اما با این حال تمام حراجهای آن مرکز با استقبال متقاضیان همراه میشود.
پولی که حاضر است وارد بازاری با حباب ۶۴ درصدی (ربع سکه) شود و یا ثبت نام خودرویی را انتخاب کند که معلوم نیست برای آن تا چه زمانی بلوکه خواهد بود؛ اما به هیچ وجه بورسی را انتخاب نمیکند که در پایینترین ارزش دلاری خود قرار دارد. افزایش سود فعالیتهای سفتهبازانه نسبت به سود فعالیتهای تولیدی، این ناامیدی را ایجاد میکند که سفته بازان و دلالان فربهتر و تولیدکنندگان ضعیفتر خواهند شد.