انصراف پنج میلیون نفر از مسکن ملی
5 میلیون متقاضی طرح نهضت ملی مسکن به عنوان جمعیت فاقد مسکن ملکی، شناسایی شدهاند
بر اساس آمارهای موجود، از ابتدای طرح نهضت ملی مسکن تاکنون، حدود ۵ میلیون متقاضی ورود به این طرح، به عنوان جمعیت فاقد مسکن ملکی، شناسایی شدهاند
در واقع این ۵ میلیون متقاضی، افرادی هستند که شرایط اولیه ورود آنها به طرح خانهسازی دولتی که نداشتن مسکن ملکی، اولین و مهمترین آنها محسوب میشود، برای دولت محرز شده است.
این افراد همان خانوارهایی هستند که بعد از اتمام ثبتنامهای مسکن مهر از حدود یک دهه قبل، بهرغم آنکه متقاضی خرید مسکن بودهاند اما به دلیل ضعف قدرت خرید و جهشهای مکرر قیمتی، موفق به خرید مسکن مطابق با سازوکارهای بازار نشدهاند. با فرض اینکه تا اوایل دهه 90 (مقطع زمانی اتمام ثبتنام مسکن مهر)، خانهندارهای متقاضی مسکن دولتی در این طرح ثبتنام کردند، از زمان اتمام این ثبتنامها تاکنون (یک دهه اخیر)، به طور متوسط سالانه حدود 500هزار تقاضای جدید برای خانهدار شدن، موفق به خرید مسکن از بازار نشدهاند و طی دو سال اخیر همزمان با شروع ثبتنام طرح جدید خانهسازی دولتی، اقدام به ثبتنام در سامانه دولت کردهاند.
چرا نصف خانهندارها منصرف شدند؟
پیام دوم مربوط به ریزش نصف جمعیت خانهندار متقاضی مسکن دولتی، از آمار متقاضیان فعال نهضت ملی مسکن است. در حالی که از ابتدای شروع این طرح-دو سال اخیر- حدود ۵ میلیون متقاضی که مالک نبودن آنها به تایید دولت رسیده است اقدام به ثبتنام کردند اما تازهترین آمارها نشان میدهد از این تعداد تنها ۲ میلیون و۵۰۰متقاضی (خانوار)، به فهرست متقاضیان فعال وارد شدهاند. ریزش متقاضی فعال نسبت به جمعیت خانهندار متقاضی در واقع پیام دوم این ثبتنامهاست. اما ماجرا چیست؟
علاوه بر دورتر شدن مسیر دسترسی خانوارها به مسکن در سالهای اخیر به دلیل جهشهای مکرر قیمت واحدهای مسکونی، عدمرشد درآمد واقعی خانوارها متناسب با سطح تورم و رشد قیمت مسکن، عملا بخش زیادی از خانوارها برای خانهدار شدن از مسیر بازار، به بنبست رسیدهاند. ۵ میلیون خانوار فاقد مسکن ثبتنامکننده در طرح نهضت ملی، بخشی از این خانوارها هستند که در نهایت ۲.۵ میلیون خانوار از آنها موفق به ورود به مرحله بعدی به عنوان متقاضی فعال شدند. این موضوع نشان میدهد که عوامل و متغیرهای بیرونی بازار مسکن در یک دهه گذشته چگونه دسترسی خانوارها به مسکن را تحتتاثیر قرار داده است.
اما موضوع به همینجا ختم نمیشود. آمارها نشان میدهد از این ۲.۵ میلیون خانوار هم تاکنون کمتر از ۸۰۰ هزار خانوار دارای قرارداد بانکی و تسهیلاتی هستند. در واقع، تاکنون تنها با حدود یکسوم جمعیتی که براساس ارزیابی خود توان پرداخت آورده اولیه ۴۰میلیون تومانی را داشتهاند، قرارداد بانکی و تسهیلاتی امضا شده است. بخش قابلتوجهی از این جمعیت تاکنون به طور میانگین بیش از ۴۰ میلیون تومان پرداخت کردهاند. میانگین پرداختی همه آنها زیر ۲۰۰میلیون تومان است. این در حالی است که با برآوردهای فعلی مربوط به هزینه ساخت این واحدها به قیمت امروز، هر متقاضی باید دستکم حول و حوش ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیون تومان به عنوان آورده نقدی پرداخت کند. اختلاف بین این دو رقم نشاندهنده شرایط سختی است که در مسیر تامین نیمی از هزینه ساخت این واحدها پیشروی متقاضی و دولت قرار دارد.